به درستى که در اخبار مفصّلى، در خصوص پاداش روزۀ جزء به جزء، روایاتى وارد آمده است، اما بنده تنها به بیان یک روایت از این روایات بسنده مىکنم که شیخ اقدم صدوق-رحمه اللّه-در «من لا یحضره الفقیه» از طریق حسن پسر محبوب از عبد اللّه پسر حزم ازدى روایت کرده است که گفت: از ابا عبد اللّه صادق-علیه السّلام-شنیدم که مىفرمود: هرکس که روز نخست اول ماه شعبان روزه بگیرد، بهشت براى او واجب گردد و هرکس دو روز روزه بگیرد خداوند در هر روز و شبى در دار دنیا به او نظر مىافکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه مىدهد و هرکس سه روز روزه بدارد،خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت مىنماید.
و سید بن طاووس در «الاقبال» گوید:
شاید مقصود از زیارت خداوند متعال در عرش براى قومى، این باشد که براى اهل بهشت در عرش الرحمن مکانى وجود دارد که هرکس به آنجا نایل شود، زایر خداوند خوانده شود، همچنان که خداوند کعبه را خانه (- بیت) و حرم خود نام نهاده، و هرکس که آن را قصد کند، خدا را قصد نموده است.
و مىگویم: مراد سید معلوم نیست و من نمىدانم او-رحمه اللّه-در این تأویل، کدام بخش از روایت را در نظر گرفته است؟ آیا مقصودش تأویل زیارت است یا زیارت در عرش؟ جز اینکه آن جناب از کسانى شمرده نمى شود که در خصوص معرفت و لقاى خداوندى تردیدى به خود راه دهد. هرچند ظاهر گفتارش دومى است، اما همان گونه که با مراجعه به آنچه در کتاب «فلاح السائل» در ذیل گفتار امام صادق-علیه السّلام-آمده است و هم از گفتار باب «سبب غش آن حضرت» ، چنین معلوم مىشود که حضرتش فرمود:
به درستى که آیه (إِیّٰاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّٰاکَ نَسْتَعِینُ) را آن اندازه تکرار نمودم، تا از گویندهاش شنیدم و از پاى افتادم.
مىگویم: در کلام تصریحى وجود دارد، مبنى بر معنوى بودن تصوّر زیارت و ملاقات، به وجهى از وجوه، بهگونهاى که با تنزیه حق تعالى از شوائب جسمانى در تخالف نباشد. و نظر خود من بنده نیز این است که گفته شود: مراد از «زیارت و لقا» عین همان چیزى است که در «مناجات شعبانیه» تفصیل داده شده و مىگوید:
چشم قلب هاى ما را به نور و ضیائى که به تو نظر کند، نورانى کن، تا چشم قلبها، حجاب هاى نورانى را منخرق نموده، به معدن عظمت متصل گردد و آنگاه روح هاى ما به عزّت قدس تو بیاویزد.
در این قسمت، اختلافى وجود ندارد که نیازمند «تأویل» باشد. و شاید مقصود سید بن طاووس-قدس سره-مقید نمودن لقاى خداوندى به بودن و صورت گرفتن آن در عرش باشد!
به هر روى، از دیگر اعمال مهم این ماه، صلوات وارد شده در هر روز از شعبان است، به هنگام زوال که اینگونه شروع مىشود: «اللّهم صلى على محمد و آل محمد، شجرة النبوة. . .»
از دیگر اعمال این ماه، نمازهاى وارده در شبهاى آن است، به همان تفصیلى که سید بن طاووس در «الاقبال» ذکر نموده است. و بر سالک مراقب است که در این باب سعى و کوشش نموده، در عمل به آن و نیز در «ذکر» و «فکر» خود را به نشاط وادارد و با لحاظ ترجیح و با لحاظ اینکه عملکننده به این اخبار باید راه تسامح را در پیش گرفته، ما بین آنها را بگیرد.
و به نظر من چنین مىرسد که بهتر آن باشد که بیشتر به آنچه که سبک و آسانتر است، عمل نماید، تا آن عمل را از روى فرح و انبساط به جا بیاورد و میان آنها و ورد اختصاصى خود، از دیگر عملها و فکرش به حسب حالى که دارد، جمع کند.
به نقل از :
ترجمه کتاب «المراقبات»، نوشته مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ج١، ترجمه کریم فیض، انتشارات قائم آل محمد(عج)، قم، ١٣٨٨.