مراقبه و محاسبه؛‌ مهمترین رکن در سلوک الی الله


زمان حدودی مطالعه ۱۵ دقیقه / ۱۴ آذر ۱۴۰۱ / دبیرخانه موسسه/

مقدمه کتاب مراقبات اخلاق توحیدی (جلد دوم)

مراقبه و محاسبه

مراقبه

مراقبه در لغت به معنای کنترل‌کردن و اشراف‌ دقیق بر امری است[1]؛ مراقبه همان حفظ‌کردن چیزی به اضافه عنایت علمی و شهودی بر آن است؛ به‌همین‌جهت، مراقبت در معنای حراست، داروغگی، انتظار، برحذربودن و درکمین‌نشستن استعمال می‌شود. «رقیب» در آیۀ <وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقیب‏>[2]، به معنای حافظ است؛ یعنی نگهبانی که هیچ‌چیز از او مخفی نمی‌ماند؛[3] او کسی است که به خفایای امور انسان إشراف دارد.

شخصِ مراقِب باید دائماً نسبت به خود ترقّب داشته باشد. یعنی کشیک نفس ‌را بکشد.[4] انسانِ مراقِب، دائماً در حال کنترل نفس خود در همه مراتب و همه اوقات است؛ و تفاوت سالک با سایرین در همه مراتب مراقبات از همین جهت است؛ یعنی دیگران تنها در مواجهه با گناه مراقب نفس خود هستند و کشیک نفس را در اوقات خاصی از شبانه‌روز انجام می‌دهند اما سالک در همه اوقات مراقب نفس خود است؛ همانند مادری مهربان که نه فقط در هنگام مواجهه با خطر مراقب فرزند خود است، بلکه در همه لحظات مراقب خطرات احتمالی است که فرزند را تهدید می‌کند.

تشبیه کاربردی مراقبه

امیرالمؤمنین، حضرت علی(ع) در مقام تشبیه، نفس را به اسب سرکشی تشبیه می‌کنند که مدتی را یله و رها گردیده است و انسان سالک بر توسنِ[5] نفس لگام می‌زند و دائما تحت کنترل قرار می‌دهد تا رام و همراه گردد: «إِنَّمَا هِیَ‏ نَفْسِی‏ أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى لِتَأْتِیَ آمِنَةً یَوْمَ الْخَوْفِ الْأَکْبَرِ وَ تَثْبُتَ عَلَى جَوَانِبِ الْمَزْلَق‏»[6].

استاد شهیدمطهری(ره) در این مورد می‌‌فرمود: تمام هنر اسب معمولی در این است که او را به درشکه و یا گاری ببندند و باری را جابجا کند؛ و فقط زمانی که به گاری بسته می‌شود، تحت مراقبت است که درست حرکت کند، اما در سایر اوقات، رها است تا هر آنچه مایل بود، بخورد و بچرد؛ چون همه هنر او گاری‌کشی است و انتظار بیشتری از او نیست؛ اما اسبان جنگی و یا میادین مسابقه تفاوت زیادی با سایر اسب‌ها دارند؛ میزان و کیفیت و کمیت غذایش را کنترل می‌کنند؛ اینکه چه چیزی را چه زمانی و چه مقدار بخورد، همگی حساب‌ و کتاب دارد. زیرا چنین اسبی باید برای پرش از موانع بزرگ و یا کَرّ و فَرّ در میادین مسابقه و یا جنگ و هنگام خطر تربیت ‌شود و با کمترین غفلت، صاحبش را به کام مرگ می‌برد، او باید اندامی موزون و وزنی متعادل داشته باشد تا بتواند در سختی‌ها هنرنمایی کند و کمال نهایی اسب‌بودن را ابراز نماید. نفس سالک نیز اسب مسابقه در میدان رقابت با بزرگان و در میادین جهاد اکبر و اصغر در برابر شیاطین جنی و انسی است؛ خداوند از مؤمنین خاص نه فقط عمل صالح، بلکه سرعت در خیرات و پیشی‌گرفتن از سایرین در بندگیِ مولا را انتظار دارد: <وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین>‏[7].

مؤمن باید در هرحال و هر کاری خداوند را از راه باطن نگاه دارد و به او توجه داشته باشد، او را همراه خود بداند و یاد کند، به راه او و به فرمان او باشد؛ این معنای دقیق مراقبه است؛ ازاین‌رو، سزاوار است که آدمى نگهبان نفس خود و مراقب دل خویش باشد.[8] به بیان علامه طباطبایی(ره)، چنین مراقبه‌ای عامل رشد و ترقی است تا جایی که همان‌گونه که رب دائما ناظر و مراقب عبد است، عبد نیز نظاره‌گر رب خود باشد و لحظه‌ای او را فراموش نکند.[9] آخرین توصیه ایشان در لحظات پایانی عمر شریفشان به شاگرد خاص خود (آیت‌الله سعادت‌پرور(ره)) این بود: مراقبه، مراقبه، مراقبه!

با توجه به مطالب فوق، تأکید ویژه بزرگان بر مراقبه روشن می‌شود؛ زیرا انجام اعمال و اذکار بدون مراقبه، کم‌ثمر یا حتی بی‌نتیجه است. برخی از ایشان توصیه می‌کردند که سالک نباید تنها دنبال ذکر لفظی بدون مراقبه قلبی باشد؛ اگر قلب طهارت و قابلیت لازم را نداشته باشد، زیر باران فیض رحمت الهی هم برود، فایده‌ای نخواهد داشت.

«ذرّه را تا نبود همت عالى حافظ

طالب چشمه خورشید درخشان نشود»[10]

توجه به چند نکته در مراقبه

مراقبه امری ذومراتب است و به تناسب منازل سلوک، هر مقدار بالاتر می‌رود، دقیق‌تر می‌گردد و مانند صور ملکات فاضله نفسانی، هر صورت مادون تحت مافوق قرار می‌گیرد و سالک در عبور از منزلی به منزل بالاتر باید چند امر را در نظر داشته باشد:

اولاً، در هر منزل به حدی توقف کند و مراقبه آن منزل را در تمام لحظات داشته باشد که صور ملکوتی آن منزل در نفس او ملکه شود و رذائل خاص آن منزل به طور کامل از فضای نفس و خواطر نفسانی رخت بربندد.

ثانیاً، با عبور به منزل بالاتر، صورت ملکوتی قبل را رها نکند و هر مراقبه بالاتر با اشراف و حفظ مراقبه قبلی انجام گیرد؛ مثلا هنگام عبور از منزل اول -که رعایت حلال و حرام الهی است- به منزل دوم که مراقبه بر حریم محرمات الهی است، ضمن توجه به اصل گناه، وارد حریم آن هم نشود و در منازل بعدی، ضمن حفظ حریم گناه، توجه به ملائکه نگهبان خود داشته باشد؛ چون صعود به مراتب عالی‌تر و به اصطلاح، حرکت در مراقبات و منازل سلوک، لُبس بعد اللُبس است؛ یعنی صورت ملکوتی منزل بعد بر صورت ملکوتی منزل قبل قرار می‌گیرد و هریک از صور مانند لباسی بر لباس بعدی پوشانیده می‌شود؛ نه آنکه سالک از لباس قبلی بیرون آید و لباس بعدی را بپوشد.

ثالثاً، اصل در سلوک الی‌ الله، ذکر است و حضور قلب در هنگام ذکر، شرط تأثیر ذکر است؛ و در این میدان، کمیت باید فدای کیفیت شود تا ذکر آثار خود را از باطن به ظاهر آشکار کند و کثرت ذکر اگر همراه با مراقبه نباشد، خاصیت چندانی ندارد.

«گر انگشتِ سلیمانى نباشد

چه خاصیّت دهد نقشِ نگینى؟

خدا زان خرقه بیزار است صد بار

که صد بُت باشدش در آستینى‏»[11]

انواع مراقبه

خواطر شیطانی سخت‌ترین مانع در دوام مراقبه است؛ زیرا قوه خیال لحظه‌ای نفس را آرام نمی‌گذارد و مانند رودخانه‌ای خروشان، دائما امواج متلاطم آن خواطر گوناگون را برای سالک پدید می‌آورد و حضور قلب را از او می‌گیرد؛ البته هر مقدار زمینه خواطر بیرونی بیشتر باشد، تحصیل حضور قلب سخت‌تر است و آیات متعدد قرآن توصیه به توکل بر خداوند و تأکید بر مقرربودن امور برای نجات انسان از اضطراب و تشویش خاطر در توجهات توحیدی فرموده است: <مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فىِ أَنفُسِکُمْ إِلَّا فىِ کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبرَأَهَا إِنَّ ذَالِکَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرٌ 22 لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُور>[12]؛ بر این اساس، مراقبه را به مطلق و مقید تقسیم کرده‌اند؛ زیرا اصل در مراقبه، توجه دائمی به توحید و ترقب قلب از خواطر غیرالهی است؛ اما از آنجا که ملکه‌شدن چنین مقامی نیازمند تمرین و تدرب فراوان است، ابتدا دستور به مراقبه مقید و محدود داده می‌شود و بعد از مدتی مراقبه مطلق باید رعایت شود.

دوام مراقبه در همه‌حال

علت اینکه انسان‌های معمولی آثار قابل توجهی از انجام اعمال دینی خود نمی‌بینند، این است که مراقبه ندارند. استاد سعادت‌پرور(ره) می‌فرمود: تفاوت سالک در انجام مراقبات با سایرین در آن است که دیگران هنگام مواجهه با گناه، مراقبه دارند؛ مثلا عموم متشرعین هنگام دیدن منظره گناه چشم می‌پوشند و یا به صدای حرام گوش نمی‌دهند؛ و در سایر اوقات نفسشان آزاد است؛ به بیان دیگر، اگر مراقبه ذکر عملی و قلبی است، آنان تنها در مواجهه با گناه ذاکرند؛ اما سالک الی ‌الله در همه‌حال، حتی در منزل اول سلوک -که رعایت حدود واجب شرعی است- دائما نفس خود را تحت مراقبت قرار می‌دهد تا اگر ناخواسته با حمله شیطان و امر حرام مواجه شد، بتواند سریعاً خود را کنترل کند.

مراقبه از مراحل ساده‌تر آغاز می‌شود و به‌تدریج دقیق و سخت ‌تر می‌گردد؛ پس باید همیشگی باشد. استاد آیت‌الله سعادت‌پرور(ره) می‌فرمود: محاسبه و مراقبه را باید در تمام گفتار و کردارتان داشته باشید، نه اینکه سالی یک‌مرتبه یا ماهی یک‌مرتبه، بلکه شبانه‌روزی یک‌مرتبه، اگر نگوییم: ساعتی یک‌مرتبه محاسبه؛ و هر آنی مراقبه لازم است.[13]

کسی که مراقبه دارد، اولاً همه همت خود را برای سلوک متمرکز می‌کند؛ زیرا سلوک انرژی زیادی می‌خواهد؛ ثانیاً نفسش عادت می‌کند که تحت کنترل باشد. وقتی قلب دائماً مراقب بود و تحت کنترل قرار گرفت، دائماً در حال عبادت است و همین عبادت دائمی موجب تقرب می‌شود. کسی که از ابتدای صبح مراقب است گناه نکند، حتی اگر با گناه نیز روبرو نشده باشد، به سرعت ملکه تقوا و ورع در او به وجود می‌آید؛ مثلاً کسی که مراقب است چشمانش هرزه‌گردی نکند، وقتی در فضای مجازی به دنبال موضوعی می‌گردد، کنترل شده عمل می‌کند تا مبادا چشمانش گرفتار گناه شود.

محاسبه

محاسبه به معنای حسابرسی دقیق اعمال و اعتقادات بر اساس مرتبه‌ای است که سالک در آن قرار دارد. این امر در دستورات سلوکی در دو مورد مطرح می‌شود:

  1. یکی بعد از مقام یقظه و در ابتدای راه؛ و اینکه قلب انسان به واسطه گناه دچار قساوت و گرفتگی می‌شود و این امر در درجه اول به واسطه افکار و اعتقادات شرک‌آلود و در درجه دوم اعمال و رفتار آلوده‌ای است که برخاسته از اعتقادات فاسد به وجود می‌آید. شخص در ابتدای راه باید با محاسبه دقیق ابتدا اعتقادات ناصحیح را شناسایی کرده، سپس با مطالعه رساله عملیه احکام دینی مبتلابه را بشناسد و در نتیجه، علماً و عملاً تلاش کند که رگه‌های شرک را در اعمال و اعتقادات خود شناسایی و اخراج نماید.
  2. محاسبه دوم در هر روز برای سنجش میزان موفقیت در مراقبات روزانه انجام می‌شود؛ به این معنا که سالک به چه اندازه توجه به اجرای مراقبه خود در طول روز داشته است.

اهمیت محاسبه نفس در قرآن و روایات

خداوند متعال در قرآن کریم از محاسبه و بازخواست دقیق روز قیامت خبر می‌دهد؛ به ‌گونه‌ای ‌که کوچک‌ترین اعمال و گفتار انسان -حتی به اندازه مثقال ذره‌ای- مورد حسابرسی قرار خواهد گرفت؛ غرض از این‌گونه هشدارها، اشاراتی به حسابرسی دقیق خود در همین دنیاست؛ زیرا اگر رابطه حیات دنیوی و اخروی رابطه ظاهر و باطن یک‌حقیقت است، بنابراین حقیقت اعمال به صورت مناسب خود در آخرت آشکار می‌شود؛ و حسابرسی دقیق در اعمال خود در دنیا در حقیقت، حسابرسی و اصلاح باطن اعمال در قیامت است که هر مقدار دقیق‌تر باشد، حسابرسی در آخرت را سبک‌تر می‌کند.

در بیانات اهل‌بیت(ع) نیز سفارش‌های فراوانی پیرامون محاسبه شده است. مفاد روایات این است که تا وقتی انسان در زندگی خود محاسبه درستی نداشته باشد، مراقباتش نیز اثر نخواهد داشت. امام‌کاظم(ع) می‌فرماید: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ»[14]؛ «کسی که هرروز از خودش حساب نکشد، از شیعیان ما نیست». رسول‌خدا(ص) فرموده‌اند: «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ‏ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَکْبَرِ»[15]؛ «پیش از آنکه به حساب شما برسند، خود حسابگر خویش باشید و قبل از اینکه اعمال شما را بسنجند، اعمال خود را وزن کنید و براى روز قیامت خویشتن را آماده سازید».

زمان محاسبه

در طول شبانه‌روز حداقل یک‌بار باید محاسبه داشته باشیم و چنان‌که کاسبان در محاسبات مالی خود با دقت دخل و خرج را می‌سنجند تا روشن شود چقدر سود یا زیان داشته‌اند، انسان نیز در زمان مناسبی که امورات مختلف او را مشغول نکند باید مروری بر اعمال روزانه خود داشته باشد؛ و اعمالش را با ملاک‌های شرعی و مرتبه مراقبه خود بسنجد که تا چه میزان موفق به رعایت حدود مراقبات خود شده است. توصیه جناب ابن‌طاووس(ره) این است که انسان در آخر شب و قبل از خواب دقایقی را به محاسبه اعمال خود بپردازد.[16] انسان قبل از اینکه به بستر برود، در گوشه‌ای بنشیند و محاسبه کند.

محاسبه‌های دوره‌ای

توصیه دیگر جناب ابن‌طاووس(ره) این است که انسان علاوه بر محاسبه در هر روز، به صورت هفتگی، ماهیانه و در پایان سال، و نیز در روزهای دوشنبه و پنجشنبه هر هفته نیز محاسبه داشته باشد.[17]

امام‌صادق(ع) فرموده‌اند: «حَقٌّ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ یَعْرِفُنَا أَنْ یَعْرِضَ عَمَلَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ عَلَى نَفْسِهِ فَیَکُونَ مُحَاسِبَ نَفْسِهِ فَإِنْ رَأَى حَسَنَةً اسْتَزَادَ مِنْهَا وَ إِنْ رَأَى سَیِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْهَا لِئَلَّا یَخْزَى یَوْمَ الْقِیَامَة»[18]؛ بر هر مسلمانی که ما را می‌شناسد و شیعه است، لازم است در هر شبانه‌روز اعمالش را بر خود عرضه کند و از خودش حساب بکشد؛ اگر در اعمال خود «حسنه» می‌بیند، خوشحال شود و اگر سیئه‌ای مرتکب شده، استغفار کند تا در روز قیامت شرمنده و خوار نگردد.

نحوه محاسبه

اهل‌بیت(ع) درباره چگونگی محاسبه نیز رهنمودهایی بیان فرموده‌اند. امام‌کاظم(ع) می‌فرماید: کسی که هر روز به حساب اعمال خود نرسد از ما نیست؛ اگر کار نیک کرده است، از خداوند توفیق بیشتر بخواهد و اگر مرتکب گناه شده است، استغفار کند.[19] محاسبه آن است که انسان به حساب اعمالش برسد، خوب و بد آن را با دقت ارزیابی کند، خود را به خاطر گناهانش ملامت کند، از خدا آمرزش بطلبد، بر کارهای نیک که توفیق انجامش را داشته است، خدا را شکر گوید و توفیق بیشتر از خداوند متعال بخواهد.

در روایتی از حضرت علی(ع) سؤال شد که چگونه محاسبه کنیم؟ فرمودند: انسان باید هنگام صبح و شام[20] به خودش مراجعه کند و همان سؤالی که خداوند از او خواهد کرد را از خود بپرسد: تو یک‌روز از سرمایه گرانبهای عمرت را مصرف کردی؛ در مقابلش چه به‌دست آوردی؟ آیا خدا را ذکر کردی و به ستایش او پرداختی؟ آیا حق برادر مؤمنت را ادا کردی؟ آیا گرفتاریِ کسی را برطرف کردی؟

نکات مهم محاسبه

محاسبه صحیح نیازمند توجه به نکات مهم ذیل است:

  1. دقت در محاسبه: در محاسبه نباید عجله نمود و سریع عبور کرد، بلکه باید با دقت تمام کارها را به‌یاد آورد و محاسبه کرد. اینکه برخی در ابتدای اربعین بانشاطند و مراقبه دقیق دارند اما کم‌کم مراقبه آنها ضعیف می‌شود و نشاط روزهای اول را ندارند، نشان از ضعف در محاسبه‌ است. محاسبه سطحی این‌گونه است که به سرعت مروری بر ساعات روز خود کند و با خود بگوید: صبح که از خواب بیدار شدم، فلان کار را انجام دادم؛ بعد ظهر و شب نیز همین‌طور! این محاسبه فایده‌ای ندار‌د. محاسبه باید این‌طور باشد که مثلا ساعت پنج صبح از خواب بیدار شدم؛ و لحظه‌ای بعد فلان کار را کردم و سپس آن کار دیگر و... ؛ همین‌طور ساعت به ساعت کارهای خود را بر اساس عهدی که در مراقبه بسته، به یاد بیاورد و محاسبه کند که چقدر منطبق بر مراقبه او بوده است؛ و موارد خلاف را با ذکر دلیل یادداشت کند.

  2. پرهیز از مداهنه (سستی): نکته مهمی که باید در بحث محاسبه مورد توجه قرار گیرد، پرهیز از مداهنه با نفس و گرفتارشدن به تلبیس‌های شیطانی در محاسبه است. یکی از حیله‌های شیطان در هنگام محاسبه، بهانه‌تراشی و توجیه است؛ برای مثال، وقتی شخص هنگام محاسبه می‌بیند غیبت کسی را کرده است، به جای استغفارکردن شروع به توجیه می‌کند و با خود می‌گوید: در آنجا من باید دفع ظلم[21] می‌کردم و یا عبرتی را بیان می‌نمودم. در واقع، او با چنین مداهنه‌ای می‌خواهد خودش را تبرئه کند. درباره سخت‌گیری در محاسبه، پیغمبر اکرم(ص) چنین فرموده‌اند: «لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى یُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِیکِ شَرِیکَهُ وَ السَّیِّدِ عَبْدَه»[22]؛ «هیچ بنده‌ای را نمی‌توان مؤمن نامید، مگر اینکه هنگام محاسبه، سخت‌تر از محاسبه یک‌شریک از شریکش، از نفس خود حساب بکشد».

  3. نوشتن خطاها: گناهان مبتلابه افراد گوناگون، متفاوت است و هرکس بنابر شرایط جسمی و خانوادگی و شغلی‌اش در معرض گناهان معین و محدودی قرار دارد. مثلا افراد متدین معمولاً در معرض گناهان کبیره‌ای چون شراب‌خواری و قمار نیستند؛ حتی زمینه این گناهان هم شاید برایشان ایجاد نشود اما زمینه گناهانی مانند غیبت، تهمت، دروغ، ظلم و... تقریبا برای همه وجود دارد. انسان با آگاهی از احکام گناهان و محاسبه دقیق و نوشتن آنها که در کجا و چگونه مبتلا به آن گناه می‌شود، می‌تواند موارد خطاهای تکراری خود را کشف کرده و در موارد بعدی، در مواجهه با آن موقعیت‌ها با آمادگی بیشتری خود را حفظ کند.

  4. توبیخ نفس در صورت تخطی: معاتبه یعنی اگر سالک بدون عذر، بر خلاف مراقبه عمل کرد، باید خود را توبیخ کند؛ البته معاتبه باید متناسب با مرتبه مراقبه باشد و سخت گیری زودهنگام به یأس می‌انجامد و نشاط در عبادت اصل اولی در سیر معنوی است؛ مثلا در مراقبه مرحله اول، توبیخ بر مبنای ترک واجب و انجام حرام است؛ نه اینکه اگر نتوانست نماز شب بخواند، خودش را توبیخ کند.

  5. خلوت‌داشتن هنگام محاسبه: محاسبه باید در زمانی انجام شود که سالک بتواند با خود خلوت کند و با تمرکز محاسبه نماید. امیرالمؤمنین، حضرت علی(ع) می‌فرماید: «مَا أَحَقَّ الْإِنْسَانَ أَنْ تَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ لَا یَشْغَلُهُ عَنْهَا شَاغِلٌ یُحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ فَیَنْظُرُ فِیمَا اکْتَسَبَ لَهَا وَ عَلَیْهَا فِی لَیْلِهَا وَ نَهَارِهَا»[23]؛ انسان باید زمانی را در هر شبانه‌روز با خود خلوت کند و به محاسبه بپردازد؛ تا ببیند به نفع و یا به ضرر خود چه چیزهایی کسب کرده است. در این مرحله معنایش این است که ببیند چقدر واجب انجام داده و چقدر حرام مرتکب شده است.

خوشا بنده‌ای که پیش از حسابرسی در محضر عدل الهی ، به حساب خود پرداخته و خطاهای خود را قبل از توبیخ الهی، با استغفار و اصلاح عمل پاک نماید؛ و در نظر داشته باشد که هرچند خداوند ارحم‌الراحمین است اما برای ستمگران و گناهکاران، اشدّالمعاقبین است.[24]

«تو مگو ما را بدان شه،‌ بار نیست

با کریمان کارها دشوار نیست»[25]

 


[1]. لسان‌العرب، ج1، ص424.

[2]. هود، 93.

[3]. تفسیر واژگان قرآن کریم، ص‌250.

[4]. «مراقبت، کشیک ‌نفس را ‌کشیدن و پاسبان ‌حرم‌ دل ‌بودن است»؛ أنه‌الحق، ص163.

[5]. وحشی، رام‌ناشدنی؛ مراد، وحشی‌گری و جنبۀ رام‌ناپذیریِ نفس است.

[6]. «همانا نفس خود را با تقوا و پرهیزگارى ریاضت می‌دهم تا در روز قیامت با خیالی آسوده وارد شود و در مواجهه با حریم گناه و لغزشگاه استوار ماند»؛ نهج‌البلاغة، ص417.

[7]. «و به سوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى که پهنایش [به وسعتِ‏] آسمان‏ها و زمین است، بشتابید؛ بهشتى که براى پرهیزکاران آماده شده است»؛ آل‏عمران، 133.

[8]. «قالَ امیرُ المُؤمِنینَ(ع): یَنْبَغِی‏ أَنْ‏ یَکُونَ‏ الرَّجُلُ‏ مُهَیْمِناً عَلَى نَفْسِهِ مُرَاقِباً قَلْبَهُ حَافِظاً لِسَانَه‏»؛ تصنیف غررالحکم، ص235.

[9]. «و تترقى مراقبة حتى صار یعبد الله کأنه یراه و أن ربه یراه»؛ المیزان، ج‏1، ص374.

[10]. دیوان حافظ، غزل 240.

[11]. دیوان حافظ، غزل 571.

[12]. هیچ گزند و آسیبى در زمین و در وجود خودتان روى نمى‏دهد مگر پیش از آنکه آن را به وجود آوردیم، در کتابى ثبت است؛ بى‏تردید این [تقدیر حوادث‏] بر خدا آسان است. (22) تا بر آنچه از دست شما رفت، تأسف نخورید، و بر آنچه به شما عطا کرده است، شادمان و دلخوش نشوید، و خدا هیچ گردنکش خودستا را دوست ندارد»؛ الحدید، 22 و 23.

[13]. رسائل عرفانی، ص190.

[14]. الکافی، ج‏2، ص453.

[15]. محاسبةالنفس، ص13.

[16]. «أقول: ثم یجلس بین یدی مولاه الذی أنشأه و رباه و مکنه من مساعدة دنیاه و آخرته و لو ساعة واحدة أواخر کل لیلة و یحاسب ملکی اللیل کما یحاسب ملکی النهار و یجتهد فی تطهیر صحیفته من الآثام و الآثار»؛ همان، ص31.

[17]. ر.ک: باب الثالث و الرابع و الخامس از کتاب محاسبةالنفس.

[18]. تحف‌العقول، ص301.

[19]. «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی(ع) قَال‏: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ کُلَّ یَومٍ؛ فَإن عَمِلَ حَسَنًا إستَزادَ اللهَ، وَ إن عَمِلَ سَیِّئًا إستَغفَرَ اللهَ مِنهُ وَ تابَ إِلَیهِ»؛ الکافی، ج‏2، ص453.

[20]. استاد سعادت‌پرور(ره) می‌فرمودند: انسان در ایام خاص مثل ماه رجب و شعبان و رمضان و همچنین در ذی‌القعده و دهه اول ذی‌الحجه و ایام محرم و صفر باید محاسبه دقیق‌تری داشته باشد. به‌همین‌جهت، معمولاً رسم بزرگان این بوده است که محاسبه را در این ایام سه‌مرحله‌ای می‌کردند؛ یعنی بعد از نماز عصر و بعد از نماز عشا و قبل از خواب؛ به این خاطر که وقتی بین مراقبه و محاسبه فاصله زیادی بیفتد، ممکن است انسان خیلی از کارهای خود را فراموش کند.

[21]- «اگر به شخصی ظلم شده می‌تواند نزد دیگران شکایت و تظلم کند و آن ظلم را نقل نماید»؛ رساله آموزشی مقام معظم رهبری، ج2، ص77.

[22]- محاسبةالنفس‏، ص14.

[23]. تصنیف غررالحکم، ص236.

[24]. «أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ‏ فِی‏ مَوْضِعِ‏ النَّکَالِ وَ النَّقِمَة»؛ مصباح‌المتهجد، ج‏2، ص578 (دعای افتتاح).

[25]. مثنوی معنوی،‌ ص60 (دفتر اول).

‌مطالب مرتبط