در میان اهلبیت(ع)، توسّل به سیدالشهداء(ع) جایگاهی ویژه دارد. درست است که تمام اهل بیت(ع) «سفینة النجاة» هستند؛ که رسول اکرم(ص) فرمود:
کسی که دوست دارد سوار بر کشتی نجات شود و بر ریسمانی محکم چنگ بزند و پناه به حبل متینی ببرد، باید دوستی با علی(ع) و دشمنی با دشمنانش را برگزیند و امامت فرزندان او(ع) را بپذیرد.[1]
ولی در این میان، کشتی سیدالشهداء(ع) سریعتر و وسیعتر از دیگر سفینههاست؛ چنانکه پیامبر اکرم(ص) دربارهی آن حضرت چنین تصریح فرموده:
به درستی که مقام حسین بن علی(ع) در آسمان آشکار تر از مقام او بر روی زمین است و در سمت راست عرش نوشته شده: حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است.[2]
مرحوم شیخ جعفر شوشتری در این باره میفرماید:
«در حسین(ع) برای وسیلهی تقرّب به خدا بودن، ویژگیای دیدم که او، به سبب آن ویژگی است که اینگونه توصیف شده است: دری از درهای بهشت، کشتی نجات و چراغ هدایت. پیامبر(ص) و ائمّه(ع) همگی درهای بهشتاند، امّا درِ حسین(ع) گشودهتر است، همگی کشتی نجاتاند، امّا کشتی حسین(ع) در میان امواج توفانهای شدید، پرشتابتر، و پهلو گرفتنش در ساحلهای نجات، آسانتر است؛ همگی چراغ هدایتاند؛ امّا پرتو گرفتن از نور حسین(ع) بیشتر و وسیعتر است؛ همگی پناهگاههای مستحکماند، امّا راه رسیدن به پناهگاه حسین(ع) هموارتر و آسانتر است.»[3]
این بیان مرحوم شوشتری، حقیقتی است که در سیره و بیان بزرگان و اساتید ما به وضوح تبلور یافته و در زندگیشان جاری شده. از همین روست که میبینیم همان طور که اولیای الهی در طول سال به انتظار شب قدر و روز عرفه مینشستند، هم ایشان چشم انتظار دههی اول محرم بودند تا کاسهی گداییشان را در بارگاه سیدالشهداء(ع) پر کنند. لذا مرحوم علامهی طباطبایی به شاگردانشان توصیه میکردند که در دههی اول محرم هر روز به طور جدی در مجالس سیدالشهداء(ع) شرکت نمایند و از سخنرانی، فضای معنوی و خصوصاً روضه و گریه در این ایام بهره ببرند. این عمل برای سالکان نتایج فوقالعادهای دارد که در عمل به اثبات رسیده است.
شرکت در مجالس عزاداری سیدالشهداء(ع) نردبامی بسیار محکم و راه میانبری است که هیچ پیچ و خمی در آن وجود ندارد و باب گشودهایست که هر کس از هر طریقی بدان متوسل شود، بار مییابد. لذا شرکت در مجالس عزاداری ماه محرم اصل کار است.
در توضیح این معنا، اشارهای به بیان مرحوم آیتالله قاضی به شاگردشان مرحوم سید هاشم حدّاد میکنیم که میفرمود:
«درست است که شما شاگرد من و زیر نظر من هستی، ولی هر چه میخواهی باید از امام حسین(ع) بگیری! این نه به آن معناست که اگر بروی درِ حضرت علی(ع) را بزنی، در باز نمیشود. ما در زیارت جامعه هم داریم که «السَّلَامُ عَلَی الدُّعَاةِ إِلَی اللهِ وَ الْأَدِلَّاءِ عَلَی مَرْضَاةِ اللهِ»، امّا از القاب امام حسین(ع) «الدَّلِیلُ عَلَی ذَاتِ اللَّهِ»[4] هست؛ [یعنی] امام حسین(ع) راهنما و دلیل بر ذات خداست! انسان را مستقیم به ذات خدا میرساند.»[5]
همچنین از ایشان نقل شده که میفرمود:
«من هرچه دارم از زیارت سیدالشهداء(ع) و قرآن دارم.»
و همچنین:
«توسل به سیدالشهداء(ع) جهت فتح باب سالکین و کشف حجب تأثیری عجیب دارد.»[6]
اما در این میان باید به نکتهای مهم توجه کنیم؛ اینکه سالک به اندازهای اجازهی ورود به ساحت سیدالشهداء(ع) را پیدا میکند که «معرفت» به مقام ولایت اهل بیت(ع) و سیر ایشان در مقامات اسماء الهی تا اسم اعظم پروردگار داشته باشد. مرحوم علامه طباطبایی میفرماید:
«حقیقت اسلام و تشیع در ولایت است. و ما به اندازهای که در سیر و سلوک سیر معنوی میکنیم، در مراتب ولایت سیر میکنیم.»
دربارهی این جایگاه ویژه، مرحوم استاد آیتالله سعادتپرور[7] مینویسد:
«در روایات بسیارى است که سیّدالشّهدا(ع) از اوّل خلقت آدم(ع) تا خاتم انبیا(ص) مورد توجّه خداوند، انبیا و اوصیا(ع) قرار گرفته و آنان از وى یاد نمودهاند. این چه خصیصهاى است که نه تنها پیش از ولادتش، که پس از ولادت و شهادت او، معصومان(ع) دربارهى او سخنها گفتهاند؟ نهتنها در لسان معصومان(ع)، که بعد از شهادت او، همهى موجودات مادّى و مجرّد، جنّ، انس و ملایکه، زمین و زمان و... بر او گریسته و او را به تعظیم یاد مىکنند؟
در زیارات و روایاتى که دربارهى سیّدالشّهدا(ع) وارد شده است، جریان تأثّر موجودات عالم از واقعهى شهادت آن حضرت، از جایگاه خاصّى برخوردار است، به گونهاى که در کمتر زیارتى از سیّدالشّهدا(ع) است که به این مسأله اشاره نشده باشد.»[8]
ایشان همچنین در توضیح معنای «الوتر الموتور» در زیارت عاشورا مینویسد:
«جملهى «اَلْوِتْرَ الْمَوْتُورَ»، اگر چه ممکن است به معناى جملهى گذشته [یعنی ثارالله] باشد، یعنى کسى که انتقام و خونخواهى از او نشده و تنها خدا مىتواند انتقام خون او را بگیرد، ولى در ظاهر «اَلْوِتْرَ الْمَوْتُورَ» به معناى فرد و تنهاىِ بىهمتا، و به زبان فارسىِ خودمانى، به معناى «دُردانه» است، و به خصیصهى خاصّ سیدالشّهدا(ع) که در فصل سوم مورد بحث قرار گرفت، اشاره دارد.»[9]
«دُردانه» اصطلاحاً به کسی گفته میشود که در جمعی مانند اعضای خانواده، مورد توجه ویژهی والدین و اعضای خانواده است. ایشان میفرمود: از این بیان زیارت استفاده میشود که سیدالشهداء(ع) دُردانهی پروردگار است و خداوند در ارتباط با او حساب ویژهای دارد و کسی که به ایشان متوسل شود، از فضل خاص خداوند بهرهمند میگردد.
از همین جا به راز تفاوت فاجعهی کربلا و زنده بودن آن، با سایر حوادث تاریخی که ظاهر مشابهی دارند پی میبریم. سوزش شهادت سیدالشهداء(ع) هرگز خاموش نمیشود؛ چنانکه رسول خدا(ص) فرمود:
همانا که شهادت امام حسین(ع) آتشى در دل مؤمنان انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد.[10]
تا به آنجا که ایشان اصلاً علامت مؤمن را شدّت گریه بر سیدالشهداء(ع) میداند و در ادامه میفرماید:
مؤمنی از او یاد نمیکند، مگر آنکه میگرید.[11]
راز این تفاوت در مراتب ولایت است و مقام سیدالشهداء(ع) در نزد پروردگار به گونهای است که توسل به ایشان، توسل به محبوبترینها در درگاه الهی است و خداوند پاسخ چنین استمدادی را سریعتر از سایر استمدادها میدهد.[12]
[1]. (مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ، فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِهِ) (الأمالی (للصدوق)، ص19).
[2]. (إِنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمینِ عَرْشِ اللَّهِ مِصْبَاحُ هُدًی وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ) (عیون أخبار الرضا(ع)، ج1، ص60).
[3]. الخصائص الحسینیة، ص14.
[4]. دلائل الإمامة، ص181؛ مناقب آل ابیطالب(ع)، ج4، ص78.
[5]. دلشده، ص250-251.
[6]. اسرار ملکوت، ج2، ص205.
[7]. مرحوم آیتالله حاج شیخ على سعادتپرور (1305-1383 شمسی) از شاگردان برجستهی مرحوم علّامهی طباطبایی در مسائل سلوکی بود. مؤلف این کتاب، افتخار بهرهمندی از محضر ایشان را دارد و عمدهی مطالب آمده در این اثر، برگرفته از دستورات آن استاد ارجمند اخلاق و عرفان است.
[8]. فروغ شهادت، ص33.
[9]. همان، ص389.
[10]. (إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً).
[11]. (لَا یذْکُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَی) (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج10،ص318).
[12]. از آنجا که توضیح بیشتر در این باره در این مختصر نمیگنجد، رجوع کنید به کتاب: فروغ شهادت، اثر مرحوم آیتالله سعادتپرور، فصل سوم: خصیصهى خاصّ سیّدالشّهدا(ع).