خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-حمیدرضا میررکنی بنادکی: غنیمت شمردن فرصتهای خدادادی عمر، مبنای هر توفیقی است. رفت و آمد این فرصتها سریع است، و تنها انسانهای فَطِن و دقیقالنّظر آنها را تشخیص میدهند و به آنها تن میدهند. «ان الفرصه تمر مر السحاب؛ فانتهزوا فرص الخیر.» این اصل در توفیقات معنوی نیز جاری است و از این رو مؤمن در مسیر تربیتی و معنوی خود همواره باید آمادگی خود را برای بهرهگیری از فرصتهای معنوی حفظ نماید.
در میان ایام سال، اوقاتی است که باب رحمت الهی گشاده میشود، و رشحات و نفحات قدسی حق، دل مؤمنین را نشانه میگیرد. مقدّمه استفاده از این فرصتها، پیش از دستورات عملی، اولاً درک قَدر و شأن و عظمت این فرصتها و ایمان به باب رحمتی است که در آن گشوده شدهاست. قال رسولالله (ص): «ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات، فتعرضوا له لعله ان یصیبکم نفحه منها فلاتشقون بعدها ابداً».
گفت پیغمبر که: نَفحَت های حق / اندرین ایام می آرد سَبَق
گوش و هُش دارید این اوقات را / در ربایید این چنین نفحات را
نفَحه آمد مر شما را دید و رفت / هر که را میخواست جان بخشید و رفت
نَفحه دیگر رسید، آگاه باش / تا از این هم وانمانی، خواجه تاش
اوقاتی که به هر دلیل منسوب به پروردگار و اولیا او است، موعد گشایش ابواب رحمت الهی است. بخصوص ماههای رجب و شعبان و رمضان که از دیرباز مورد توجه اولیاءخدا و اهل طریقت بوده است؛ و عموم اصحاب طریق و اساتید اخلاق، توصیه شان این بوده است که مؤمن از نفحات الهی در این سه ماه بهرهگیرد، و خود را از موائد این ایام غنی نماید، و در مابقی سال به مراقبت از این موائد بپردازد. چنانکه خواجه شیراز چنین سروده است:
نگویمت که همه سال میپرستی کن
سه ماه می خور و نه ماه پارسا میباش
اولین شرط بهرهگیری از این ایام، فهم شأن و قدر این ایام است. تنها با دانستن این شأن و قدر است که اسرار اعمال و توصیههای حضرات معصومین در این ماهها روشن میشود، و عملکننده به این دستورات آن وجهی که میتواند و باید از آن سود و بهره ببرد را در مییابد. از این رو یکی از اهتمامات علما و اساتید اخلاق و سلوک، همواره توضیح و تبیین موقعیت و جایگاه این ایام و ماهها بوده و هست. آثاری نظیر المراقبات مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی شاید یکی از بهترین این متون باشد؛ که در عین توضیح دستورات عملی، از خلاصسازی نیّت سالک نیز دست نکشیده است. آثاری که در عین توصیه دستورات عملی، بتوانند نیت و حال سالک را هم خالص کنند، فراوان نیستند. مجموعه پنج جلدی ادب حضور که محصول قلم و بیان استاد عزیز محمدتقی فیاضبخش است، ادامه همین سنت معرفتی و علمی است. در این مجموعه، مؤمنین هم با اهم دستورات عملی و مراقبهای ایام خاص سال آشنا میشوند، و هم مهمتر از دستورات، با کسب معرفت در خصوص اصل توحید و ولایت، و نیز درک شأن و قدر ایام الهی، مستعد اخلاص در نیّات میشوند.
در میان ایام سال، ماه رمضان موقعیت ویژهای دارد. رمضان گویی در انتهای سیر سالک است؛ و سالک با سیر در مراتب ولایت علوی در ماه رجب، و نیز درک محضر رسول خدا (ص) و ولایت محمدی در ماه شعبان، مستعد آن میشود تا به گفتوگوی پروردگار خویش بنشیند و لقاء او را تجربه نماید. در روایت است که رسول خدا با دیدن هلال ماه رجب میفرمودند: «اللهم بارک لنا فیر رجب و شعبان و بلّغنا شهر رمضان» (اسرار ماه رمضان. محمدتقی فیاضبخش. ص ۹). پیدا است که توفیق درک ماههای رجب و شعبان نیز، عطیهای است الهی که فقط به عنایت او بدست میآید، اما اینکه رسول خدا (ص) در این بیان، تعبیر «بلّغنا» را خصوصاً درباره رمضان استفاده میفرمایند، دلیل است بر اینکه ماه رمضان حساب دیگری دارد و سالک گویی در این ماه، به طور ویژه تحت عنایات پروردگار قرار میگیرد.
این مبنا همان چیزی است که در توصیف ماه رمضان به شهرالله نیز قابل رؤیت است؛ چنانکه رجب و شعبان به ترتیب منسوب به حضرت امیرالمومنین (ع) و رسولخدا (ص) هستند، و ماه رمضان، موصوف است به وصف «شهرالله». اگر رجب و شعبان ضیافت ویژه اولیا الهی است، رمضان ضیافت مستقیم پروردگار است، ضیافتی است که دیگر ضیافتها همه از آن رونق و گرما میگیرند؛ «أیها الناس إن هذا الشهر قد خصکم الله به و حضرکم و هو سید الشهور لیلة فیه خیر من ألف شهر» (اسرار ماه رمضان. محمدتقی فیاضبخش. ص ۵۵).
پیدا است ورود به ماهِماهان و سیدالشهور، مستلزم تمهیدات ویژه و درک ویژهای است. کتاب «اسرار ماه رمضان» از مجموعه پنج جلدی ادب حضور، مشتمل است بر هر آنچه میباید مدعوّین این مهمانی بدانند و هر آنچه لازم است ایشان رعایت کنند. در یک کلام این اثر، حاوی ادب خاصّ مهمانی پروردگار است.
(جایگاه ماه رمضان و روزهی آن در تهذیب نفس)، (راهبردهای عملی برای بهرهگیری بهتر از ماه رمضان) دو بخش عمده این کتاب است که ذیل آن به موارد متعددی از اعمال و دستورات خاصّ سلوکی این ماه پرداخته شده است.
به عنوان نمونه بخشی از قسمت مربوط به شبهای قدر را از این کتاب شریف نقل مینمائیم؛ بخش اول در پی معنا نمودن شب قدر است، و بخش دوم در پی بیان توصیههایی عملی برای بهرهمندی بیشتر از آن شبها؛
الف) «ما قَدَروا اللهَ حقَّ قدرِه انَّ اللهَ قویٌّ عزیزٌ. خدا را آن گونه که باید بشناسند نشناختند، که خدا توانا و نیرومند است، یعنی هرگز حق عظمت الهی را به جا نیاوردهاند. بر همین اساس، شب قدر یعنی شب تعیین کمّیت و کیفیت امور عالم دنیا و مراد همان شب تقدیر امور عالم و وضعیت انسانها تا سال آینده است.
البته صاحب مقاییس برای قدر معانی دیگری نیز بیان کرده. از قبیل کنه و نهایت از هر چیز. بر این اساس، شب قدر یعنی شب ظهور کنه اشیا که همانا حقیقت ولایت و توحید است و همه عالم بر مدار آن میگردد؛ چنان که آیات سوره مبارکه قدر به این معنا اشاره دارد.» (اسرار ماه رمضان. محمدتقی فیاضبخش. ص ۱۸۵)
ب) «قاعده کلی در عبادت، نشاط در آن است و این باید در شب قدر رعایت شود. از همین رو باید زمینه کسالت را از قبل از بین برد. گاه کسالت به واسطه کمخوابی است که لازم از روز قبل نسبت به آن برنامه ریزی نموده و استراحت کافی داشت. گاهی نیز کسالت به خاطر سنگینی معده است، که با کنترل کم و کیف غذا در این شبهای عزیز میتوان آن را مرتفع ساخت. گاهی نیز حجم زیاد اعمال عبادی موجب کسالت میشود که هر کس می باید بنا بر توان و رغبت خود رعایت نماید، آنچه را که مناسب حال خود می بیند انجام دهد. در عین حال، سالک نباید غافل از تلبیس شیطان باشد که با مختصر عملی، تلقین کسالت و خستگی به خود نماید و در نتیجه از برکات این شبهای عزیز محروم بماند.» (اسرار ماه شعبان. محمدتقی فیاضبخش. صص ۱۸۹-۱۹۰)
إنّ لِرَبِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن یُصِیبَکُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا.