سیر و سلوک در حدیث معراج
سلوک حرکتی است از خود حیوانی به خود الهی، و از نفس اماره به نفس مطمئنة، و از خودی به بیخودی، و از انانیت به هوهویت؛ و اگر در سلوکهای دیگر، مبدأ و منتها و مسیر سه حقیقت جدای از یکدیگرند، در سلوک نفسانی، هر سه جلوههای ظهور و بطون یک حقیقتند؛ که سالک از مرتبهی ظاهر خود، به فطرت و باطن خود، به مدد فرامین الهی و دستورات دینی، سیر میکند.
در این نگاه، اخلاق نظری یعنی آشنایی با یک سلسله دستورات شرعی، که سالک در مکتب قرآن و عترت میآموزد؛ و اخلاق عملی بهکار بستن آنها در زندگی است. ولی نورانیت عمل هنگامی ظاهر میشود که سالک با اصلاح نیت و اخلاص در عمل، مداومت در تخلق به اخلاق الهی داشته باشد، و با استقامت در تهذیب نفس، حجابهای ظلمانی را از دل بزداید، و فطرت الهی خود را از زنگار گناهان و کدورت تعلقها پاک نماید «کَلَّا بَلْ رانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُون».[1]
بنا بر این، حقیقت اخلاق الهی در چنین جهانبینی، رجوع به فطرت توحیدی به مدد دستورات دینی، و در نتیجه گسترهی نور توحید بر اعمال و نیات انسان در همهی امور زندگی است «قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».[2] و این سیر، با دو بال علم و عمل، سالک را درجه به درجه و مرتبه به مرتبه بالا و بالاتر می برد، تا در مقام مخلَصین، ظاهر و باطن عالم و درون و برون خویش را سراسر آیات آفاقی و انفسیِ حق میبیند؛ که به نور او ظاهر و در نور او غایبند؛ و آغاز و انجام عالم، از او و به اوست «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ».[3]
درباره ی حدیث معراج
نورانیت عمل هنگامی ظاهر میشود که سالک با اصلاح نیت و اخلاص در عمل، مداومت در تخلق به اخلاق الهی داشته باشد، و با استقامت در تهذیب نفس، حجابهای ظلمانی را از دل بزداید... |
حدیث معراج عصاره ی مکالمات پروردگار با محبوب خود و در حرم سر الإسراء لیلة المعراج با خطابات انس «یا احمد، یا احمد» است. در این حدیث، شاگردْ اول مدرسه ی عشق، کوتاه ترین و متقن ترین راه سلوک به سوی محبوب را مستقیماً از پروردگار می آموزد و از عقبات ظرایف و لطایف طریق قرب حق سؤال می کند و پاسخ آن را برای امت خود هدیه می آورد. و به تعبیر استاد سعادت پرور(ره) در مقدمه ی کتاب سرالإسراء، روایت معراج، بیان مدارج سلوک انسان در مَدرَس مدرسه ی عشق است که معلم آن حقیقت عالم و محبوب کل، و شاگرد آن قلب دایره ی امکان و اشرف کائنات و خلیفةالرحمان، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) است.
ویژگی این حدیث برای سالکین، که آن را نسبت به سایر روایات اخلاقی ممتاز می نماید، بیان تفصیلی مقامات مقرّبین و مخلَصین درگاه احدیت از یک سو است؛ و به همین دلیل در سراسر حدیث سخنی از جهنم و درکات آن وجود ندارد و همه جا سخن از مراتب اولیا و صدیقین و شهدا در مشهد عشق است؛
و از سوی دیگر، طریق سلوک، این راه پر خطر، و عقبات آن بیان شده؛ و لذا مورد عنایت مشایخ این طریق قرار گرفته و استاد علامه ی طباطبایی(ره) و نیز استاد سعادت پرور(ره)، در جلسات اخلاقی خود آن را می خواندند و توضیح می دادند. (برگرفته از کتاب سرالإسراء، سخن ناشر.)
درباره کتاب «سر الإسراء»
کتاب «سر الاسراء»،[4] تألیف حجةالحق، مرحوم آیت الله حاج شیخ علی سعادت پرور (تهرانی) است که به حق عمری را در شرح آن گذراند و بلکه عمر خود را در عمل بر طبق آن سپری کرد.
استاد خود در معرفی کتاب «سر الإسراء» مینویسد:
«روش ما در این کتاب آن است که ابتدا بخشی از حدیث را که با عبارت «یا احمد» آغاز شده تا آخر ذکر می کنیم، سپس جملات همان قسمت را آورده و در ذیل آن آیات و روایات مناسب متن و توضیح دهنده ی کلمات آن را می آوریم و ادعیه ای را که از پیامبر و اهل بیت(ع) رسیده است اضافه میکنیم.
استاد سعادت پرور(ره) خود از دست پروردگان اخلاقی مرحوم «علامه ی طباطبایی(ره)» بود؛ و در سیر و سلوک بر طریق مکتب اخلاقی مرحوم «مولی حسینقلی همدانی(ره)» دستی گسترده داشت |
اگر خواننده ی محترم با دیده ی بصیرت و دقت به آنچه در ذیل هر قسمت ذکر کردهایم بنگرد، در مییابد که هر یک از آیات و روایات، جهتی از جهات بحث و گوشهای از مراد و منظور حدیث را روشن میسازد؛ و بلکه در بسیاری از موارد آیات و روایاتی ذکر شده است که جهت مخالف بحث و آفات سلوک را نیز بیان می نماید.
به عنوان نمونه، در بحث از یاد خدا و مدح حضرت حق، تنها به بیان آنچه معنی و فضیلت ذکر را روشن میکند اکتفا نشده است، بلکه آیات و روایاتی که غفلت و بیخبری و مذمّت غافلان و بی خبران را یادآور می شود نیز آورده شده است؛ و از همین رو از لابلای آیات و روایات بسیار، آنچه را خود به خود روشنگر معنی حدیث است برگزیدهایم و از توضیح و تفصیل در اینکه هر آیه و روایت به کدام جهت از جهات حدیث مربوط میشود خودداری نموده ایم؛ و برای پرهیز از طولانی و خسته کننده شدن مطلب، دقّت و توجّه را به خواننده ی محترم واگذار کردهایم.
در پایان هر بخش، بیانات مختصری ایراد شده که متن حدیث و آیات و روایاتی را که در ذیل آن آمده است روشن کرده و توضیح میدهد.» (برگرفته از مقدمهی کتاب)
درباره ی جلسات شرح حدیث معراج
چنانکه اشاره شد، حدیث معراج لبّ اللباب طریق سیر انسان به کمال مقام قرب الهی است؛ و هرچند حدیثی قدسی است، ولی طور آن به گونه ایست که از جهات گوناگون با سایر کلمات اولیای الهی متفاوت است؛ و لذا چگونگی تفسیر و تبیین آن نیز با سایر احادیث تفاوت می کند. همین امر باعث شده که جلسات شرح حدیث معراج با سایر جلسات اخلاقی تفاوت هایی داشته باشد که به اختصار به آنها اشاره می کنیم:
1-استاد سعادت پرور(ره) خود از دست پروردگان اخلاقی مرحوم «علامه ی طباطبایی(ره)» بود؛ و در سیر و سلوک بر طریق مکتب اخلاقی مرحوم «مولی حسینقلی همدانی(ره)» دستی گسترده داشت؛ و به واسطه ی بیش از 30 سال شاگردی و همنشینی با استاد علامه ی طباطبایی(ره)، از جزئیات و لطایف طریق سلوک آگاه بود. از همین رو، ایشان طی مباحث مختلف حدیث معراج، به صورتی رمزگونه، اشاراتی به اسرار سلوک و راز و رمز آن نموده است و لذا کتاب «سر الإسراء» نه فقط شرح حدیث معراج و یا موسوعه ای در اخلاق نظری است، بلکه کتاب جامعی در اخلاق عملی و طریق سلوک الی الله بر اساس کتاب الهی، سنت نبوی(ص) و ائمه ی اطهار (ع) است.
تبویب و چینش مباحث در بیان استاد فیاض بخش به گونه ای است که به خوبی نکات و ظرایف حدیث و نیز بیانات استاد سعادت پرور (ره) را روشن مینماید و نظم منطقی و برهانی به مباحث اخلاق عملی بر مبنای «معرفت النفس» میبخشد. |
2-همان طور که استاد در مقدمه ی کتاب «سر الإسراء» اشاره نموده اند، روش ایشان در شرح حدیث، تنها ذکر گزیده ی آیات و روایات مربوط به متن با بیانی مختصر در پایان هر فصل است و تفسیر و توضیح آیات و روایات را بر عهده ی خوانندگان گذارده اند. همین امر کار را برای خوانندگانی که با این روش آشنایی ندارند سخت نموده است؛ چرا که نکات حدیث معراج عمدتاً دستورات عملی و رمزگونه است.
3-در طی فرازهای متنوع حدیث معراج، گاه ملاحظه می کنیم که یک موضوع چندین بار طرح شده است. این تکرار، بیانگر اهمیت آن مطلب در میان مباحث اخلاقی است؛ اما استاد فیاض بخش در سلسله ی دروس شرح حدیث معراج، به تبع کتاب، یک مبحث را به طور جامع در یکی از فصل های مربوطه توضیح داده و در بخش های دیگر گذری اشاره وار به آن نموده اند. در نتیجه مخاطب می تواند به صورت جامع یک موضوع اخلاقی را، علی رغم گستردگی آن در متن حدیث، ذیل یک عنوان و در یک فصل بررسی کند.
استاد محمدتقی فیاض بخش، که خود سالها کتاب سرالإسراء را مستقیماً از محضر مرحوم استاد سعادت پرور(ره) تتلمذ کرده اند، در جلسات اخلاقی خود شرح مبسوطی پیرامون حدیث معراج بر اساس دروس کتاب سر الإسراء بیان فرموده اند که به حق موسوعه ی جامعی در اخلاق عملی بر مبنای حدیث معراج است.
ایشان در ضمن درس های شرح حدیث معراج، مطالب حدیث و نیز توضیحات مرحوم سعادت پرور را در دو سطح عام و خاص، از ساده به مشکل و به صورت عقلی و نقلی و برهانی و قرآنی و روایی بیان نموده اند. تبویب و چینش مباحث در بیان ایشان به گونه ایست که به خوبی نکات و ظرایف حدیث و نیز بیانات استاد سعادت پرور(ره) را روشن می نماید و نظم منطقی و برهانی به مباحث اخلاق عملی بر مبنای «معرفت النفس» می بخشد.
این جلسات از ابتدای سال 1385 آغاز گردید و به همت استاد فیاض بخش همچنان ادامه دارد. در کتاب سرّ الإسراء، متن حدیث معراج به 38 فصل و 273 فراز تقسیم شده است. استاد تا کنون موفق به شرح و توضیح فرازهای 1 تا 97 (اواخر فصل 15) شده اند و امیدواریم خداوند توفیق ادامه ی این راه را به ایشان عنایت فرماید و تشنه کامان معارف توحیدی را هر چه بیشتر از این چشمه ی جوشان بهره مند گرداند.